You are currently browsing the tag archive for the ‘دین’ tag.

 

خلقت آدم

خلقت آدم

 آقای مایکل ریس (Michael Reiss) استادی با سابقه طولانی در دانشگاه و مدیر آموزش انجمن سلطنتی علوم انگستان که کشیش کلیسای انگستان هم هست، در یک سخنرانی پیشنهاد میکند برای درک بهتر دانش آموزان از دنیا، نظریه خلقت بموازات نظریه انتخاب طبیعی داروین در مدارس آموزش داده شود. گویا ایشان معتقد هستند که به بحث گذاشتن این دو نظریه در کنار هم به دانش آموزان در درک علمی جهان بیشتر کمک خواهد کرد.

 بر اساس سرشماری سال ۲۰۰۱ در انگلستان ٪۱۴.۸جمعیت آنزمان (۷.۷ میلیون نفر) خود را بدون مذهب معرفی کرده اند و ٪۷.۷ به این سوال که چه مذهبی دارند جوابی ندادند (۴ میلیون نفر) به این دلیل ساده که پاسخ دادن به این سوال اختیاری بوده است. در میان کسانی که خودشان را مذهبی معرف کردند در حدود۱.۱میلیون نفر هندو، سیک، بودایی و حدود ۴۰۰ هزار نفر هم شوالیه جدای هستند (Jedi Knight). خلاصه که بکنم به حساب من ٪۲۵ مردم به نظریه خلقت مورد نظر باور ندارند و ٪۷۵ کم و زیاد یا به عین خط کتاب مقدسشان از این نظریه یا به تفسیری از آن باور دارند.

در چنین بافت جمعیتی شما انتظار دارید با کسی که به مباحثه گذاشتن نظریه خلقت در کنار نظریه انتخاب طبیعی را  پیشنهاد میدهد چطور برخورد بشود و ایشان با چه واکنشی روبرو بشوند؟

تا جایی که من فهمیدم گویا در کشور انگلستان آزادی عقیده و همینطور نحوه احترام گذاشتن به عقاید دیگران خیلی شباهتی با ایران ما ندارد و هنوز اکثر تحصیلکرده ها و اساتید آنها اینقدر نمیفهمند که «مذهب یک انتخاب است» و اصلا ارتباطی به آموزش بجه ها از سنین پایین ندارد. یا اینقدر درک ندارند که این «یک اعتقاد است که یا داریم یا نداریم» و دیگران باید به این اعتقاد ما احترام بگذارند و وقتی ما یک مطلبی در مورد مذهب یا دید مذهبی یا رفتاری مذهبی را منتشر میکنیم دیگران برای احترام به عقیده ما باید سکوت کنند و چیزی درمورد درست یا غلط بودن آن نگویند چرا که به گوینده که ما باشیم خیلی بر میخورد!

بنابراین آقای پروفسور ما علیرغم اینکه میگوید به نظریه انتخاب طبیعی باور دارد و داستان خلقت را قبول ندارد (!) از طرف گروهی از برجسته ترین دانشمندان انکلستان با عصبانیت تمام، فردی خطرناک برای آموزش علم با تقاضایی بشدت بیشرمانه و غیرقابل قبول توصیف میشود که میبایست به سرعت از انجمن سلطنتی علوم خارج شود. ریچارد داوکینز هم که یکی از اعضای انجمن است «حضور یک کشیش بعنوان مدیر متصدی آموزش در پیشروترین موسسه علمی کشور را یک نمایش کمدی» میخواند. در واکنشهای آرامتری البته باز هم ایده آموزش نظریه خلقت غیر قابل قبول و انحراف از مشی علمی در سیستم آموزشی خوانده میشود.

دست آخر پرفسور و کشیش محترم خیلی محترمانه با یک بیانیه رسمی از سمتش در انجمن سلطنتی علوم کنار گذاشته میشود. انجمن اعلام میکند که ایشان در مقام مدیر بخش آموزش بطور ناخواسته با بیان نظر خود در مورد آموزش نظریه خلقت به اعتبار و حیثیت انجمن صدمه زده است. علاوه بر این انجمن سلطنتی علوم تاکید میکند که آموزش این نظریه کاملا بدون اساس علمی، نمی بایست بخشی از برنامه آموزشی باشد گرچه در صورتیکه جوانی در این مورد سوال کند، آموزگار میبایست توانایی آنرا داشته باشد که به هر شکل علمی، غیر علمی بودن نظریه خلقت را در مقایسه با نظریه انتخاب طبیعی به او نشان بدهد.

این ماجرا شما را یاد چیزی نمی اندازد؟ اگر تا بحال به این فکر نکردید که با وجود تفاوت نچندان زیاد تعداد غیر مذهبی ها و معتقدین راسخ نزولات الهی در ایران ما و جایی مثل انگلیس، پس چرا کشور ما در همه جهات بجز کسب پاداش اخروی از آنها اینهمه عقب است بعد از این داستان به این سوال فکر کنید.

بنظر شما دلیلش این نیست که اینجا کسانی که مصدر کارها هستند از ته دل به هزار و یک قصه و افسانه باور دارند و آخر سر هم منتظر ظهور آن سفر کرده هستند و خیلی خیلی که علما و فلاسفه عزیزمان پیشرو میشوند شروع میکنند به تبیین مدل برای کلام الهی از پوست بدن. ولی آنطرف کسی را که فقط پیشنهاد میدهد کمی این فرضیه خلقت را درس بدهید بیرونش میکنند.

شباهتها البته به همینجا ختم نمیشود. پرفسور مایکل ریس در جواب حمله منتقدانش میگوید:

بنظرم فقط به این دلیل که چیزی پشتوانه علمی ندارد، دلیل کافی برای خروجش از دایره علم نیست

یک عبارت آشنای دیگر. هربار که با دوستان مذهبی صحبت کرده باشید این عبارت را به اشکال مختلف شنیده اید. «علم نمیتواند وجود … را رد کند» و جای آن سه تا نقطه ناقابل پر میشود با کلماتی که هر کدامش زندگی من و شما را از اینرو به آنرو میکند. هرکدامش ادعایی است به بزرگی خود خدا. این وسط من متوجه نمیشوم که چطور این ادیان عزیز سامی توانسته اند نظریات مربوط به بقیه ادیان را اینقدر خوب رد کنند که به هیچکدام اجازه تدریس در مدارس را نمیدهند.

و چقدر عبارات آشنای «مذهب یک انتخاب است» و «یک اعتقاد است که یا داریم یا نداریم» برای آرامش یک کله پخته در آتش مذهب، لازم است.

 

بالاترین

بالاترین

خوراک کهن دیارا